برای دانلودمقدمه و فهرست بر روی اسرار تمرکز ذهن کلیک کنید.
هنگامی که ذهن ما قادر باشد روی یک هدف فیزیکی یا روحی توقف کند و از آن منحرف نشود، شرایطی فراهم می شود که به آن «تمرکز ذهن» میگوییم. ذهن متمرکز قادر است ماورای پدیدههای مادی را مشاهده کند، لکن در وضعیت عادی و پراکندگی، امکانِ کوچکترین رؤیتی را نخواهد داشت.
هنگامی که نور در سطوح پراکنده و در مسیرهای مختلف عمل کند، توانایی اش را حتی برای شناخت خود از دست می دهد. امّا چون بر روی یک موضوع کانونی تمرکز یابد، قطعاً قدرت عملکرد لیزری پیدا میکند، لذا ذهن متمرکز همانند نقطه کانونی لیزر، توان مشاهده قدرت عظیم نهفته در خود را به دست می آورد، در حالی که در شرایط عادی چنین آگاهی و مشاهده ای مقدور نیست. بدیهی است به هر میزانی که درجه تراکم تمرکز ذهنی بر روی هدف و یا موضوعی ثابتتر باشد به همان نسبت میزان بصیرت و رؤیت زیادتر و عمیقتر خواهد بود. به عبارت دیگر هرچه ذهن خویش را نسبت به موضوعی متمرکزتر نمائیم به همان نسبت وانهاده تر، مجذوب تر و آگاه تر می شویم.
اهمیّت حیاتی کمّی و کیفی تمرکز ذهن در تمام عرصه های زندگی برای اهل علم و معرفت ثابت شده است .در کتاب اسطوره ای «مهابهاراتا» داستانی بدین شرح نقل کرده اند: «روزی استاد، کلاس درسی را که برای پرتوجویان در دل طبیعت و در پارک جنگلی زیبایی، دایر کرده بود، از یک پرتوجو خواست فوراً برخیزد و چشمهای پرنده ی سیاهی را که بر شاخه ی درخت نشسته است، هدف تیر کمان خود قرار دهد. استاد، این درخواست و پرسش را به صورت یکنواخت، به همه ی شاگردان خود مطرح کرد که: چه میبینی؟ شاگرد پاسخ داد: آسمان، جنگل، درختان، شاخهی درختان و پرنده بر شاخه. استاد گفت: تیراندازی نکن! تیر و کمان را بینداز و برو! دومین شاگرد را خواست و از او همین پرسش کرد، چه میبینی؟ شاگردجواب داد: درخت، برگ و پرندهای بر شاخه نشسته. استاد به او گفت: تیر و کمان را زمین بگذار و برو! به همین ترتیب شاگردان یکی پس از دیگری در این آزمایشها مردود شدند. تا این که به آخرین نفر به نام «آرجونا»، رسید. استاد از او پرسش کرد که آیا شما، پرندهای نمیبینید که بر روی شاخهی درخت نشسته باشد؟ آرجونا، جواب داد: نه. نه، من جز چشم پرنده، هیچ چیز دیگری نمیبینم! یعنی کل چیزی که میبینم فقط چشم پرنده است! استاد به او گفت: آفرین بر شما که درس را خوب درک کرده و آموختهاید. بدیهی است که «آرجونا» نابینا نبود، بلکه او از وسعت بینایی هم برخوردار بود، لکن او آموخته بود به نقطه ای که استاد می آموزد و میخواهد، تمام فعالیّتهای ذهنی خود را به شدّت تنها بر روی همان نقطه مورد هدف، تمرکز دهد و لاغیر، لذا به همین دلیل او فقط جز چشم پرنده، چیز دیگری نمیدید.»
خاصیت نیروی تمرکز این است که ذهن را از حالت تشتّت، پراکندگی و آشفتگی درمی آورد و هدفمند و تأثیرگذار می نماید، به همین دلیل فردی که ذهنش مغشوش و پریشان است قادر به انجام هیچ عمل سودمند و مؤثری نیست زیرا فرد مغشوش الفکر، هنگامی که با ذهن پراکنده کاری انجام میدهد، دچار اشتباه و خطای فراوانی میشود علّت این است که بدن او در حالی عملی انجام میدهد که ذهن در جایی دیگر و موضوع متفاوتی را تعقیب میکند و همواره خود را دچار دردسر، خسران و زیان روحی و مادّی عذابآوری و حتی خطر جانی میبیند. چنین افراد مغشوشالفکر، همواره مضطرب، نگران، مردّد، افسرده، عصبی، منفعل، مسامحهکار، و نامتعادل میشوند و قاعدتاً قادر نیستند که شئونات زندگی را از نظر کمّی و کیفی ارتقاء و تحکیم بخشند، بنابراین احساس موفقیّت و خوشبختی نمیکنند، اما اشخاصی که دارای قدرت تمرکز فکری و ذهنی بالایی هستند، میتوانند در تمام عرصه های زندگی، انواع شاهکارها و خلاقیّتها، ابداعات، اکتشافات، اختراعات، فنآوری ها و بالاخره شکوفایی در کلیه تحولات علمی، صنعتی، اجتماعی، ورزشی، هنری و متافیزیکی را به منصه ظهور برسانند، لذا برخورداری از قدرت تمرکز ذهنی یکی از نعمات بسیار بااهمیّت، ارزشمند و حیاتی است و لازم است همواره در زندگی تلاش شود که از قانون تمرکز ذهن، تبعیت گردد تا با انجام تمرینات ویژه روزانه، موجبات درمان ضعف و یا فقدان تمرکز ذهنی فراهم شود تا قادر باشیم با ذهن متمرکز و قدرتمند، هرآنچه را که اراده میکنیم، محقق نمائیم و اسباب موفقیّت و خوشبختی خویش را فراهم سازیم. البته در این زمینه، تمرینات متنوع و گوناگونی در ارتباط با بدن و مراکز روانی، وجود دارد که بهترین تمرکز، روی تنفس است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.