برای دانلود مقدمه و فرست بر روی 557 راز سخنوری کلیک کنید.
«الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمّه البیان»
«خداوند رحمان، قرآن را تعلیم داده، انسان را آفریده و بیان به وی آموخته است.»[1]
به نام خدایی که جان آفرید سخن گفتن اندر زبان آفرید
کیفیت سخن گفتن، برای مخاطبان، نشانه، معیار و میزان تعقل، تفکر، شعور، ادب و شخصیت سخنران است. سخنران باید کاملا مراقب هر کلمه، واژه و مطلبی که به زبان میآورد باشد؛ زیرا زبان شمشیری دولبه است که هم میتواند ویران کند و هم بسازد، هم بیمار کند و هم شفا بخشد.
حضرت محمّد(ص) فرمود: «اندیشه کن، آنگاه سخن گو تا از لغزش برکنار باشی و نیز آفت سخن، دروغگویی است». حضرت علی (ع) فرمود: «کلمات پندآمیز وقتی از احساسات پاک و از سوی قلب پاک تراوش کند و به قدرت نطق آتشین درآید از شمشیر، برندهتر و از تیر نافذتر خواهد بود».
واژهها و کلمات، برای بیان احساسات، عواطف، منویات باطنی و برقراری روابط میان انسانهاست که همچون انرژیهای هستهای از قدرت شگفتانگیزی برخوردارند. بنابراین باید چنین موهبتی مبتنی بر عقل و تقوا، تقویت و هدایت شود.
هر آنچه را که نیت میکنیم، بهتر است درباره آن بیندیشیم و در ذهن خویش خلق و تجسم نماییم و آنگاه درباره آن سخن گوییم. همگی اینها برای بایگانی در ضمیر ناخودآگاه یا در نیروگاه هستهای باطنیمان ضبط و ثبت میشود؛ بنابراین ماده سخن که مشتمل بر واژهها، کلمات و جملات است، از نظر کمی و کیفی استعداد باروری الکترونها، تلقینپذیری مثبت و یا منفی را در انتقال به ضمیر ناخودآگاه دارا میباشد.
بدیهی است بهکار بردن کلمات، واژهها، جملات و کلمات مثبت، پیامهایی اعجاز برانگیز امید، نشاط، سلامتی، موفقیت، خلاقیت، سعادت، حریت، شهامت، عظمت، شخصیت، عزت نفس، اعتماد بهنفس، بخشندگی و تعالی را به منصه ظهور و عمل درمیآورد و برعکس با کلمات منفی، پیامهای تاریک، مخرب و اهریمنی، گریبانگیر گویندگان و آن دسته از مخاطبان زودباور میشود.
به ابیاتی از اشعار شعرای بزرگ در خصوص مناقب و کرامات و اعجاز کلام و فنون سخنوری اشاره میشود:
سخن کم گوی و نیکو گوی و در کار که از بسیار گفتن، ناطق شود خوار[2]
چرا خاموش باشی ای سخندان چرا در نظم ناری دُرّ و مرجان[3]
زبان در دهان ای خردمند چیست کلید در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند کسی که گوهر فروش است یا پیلهور
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد[4]
تا نیک ندانی که سخن عین صوابست باید که به گفتن دهن از هم نگشایی
سخن آخر به دهن میگذرد موذی را سخنش تلخ نخواهی دهنش شیرین کن
به خنده گفت سعدی، سخن دراز مکن میان تهی و فراوان سخن چو طنبوری
منطق سعدی شنید حاسد و حیران بماند چاره او خامشی است یا سخن آموختن
صدفوار گوهرشناسانِ راز دهان جز به لؤلؤ نکردند باز
نباید سخن گفت ناساخته نشاید بُریدن نینداخته
کمال است در در نَفâس انسان سخن تو خود را به گفتار ناقص مکن
به نطق است و عقل آدمیزاده فاش چو طوطی سخنگویِ نادان مباش
اگرچه نزد خردمند خامشی ادب است به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی
دو چیز طیره عقل است، دَمâ فرو بستن به وقت گفتن، گفتن به وقت خاموشی
دامن آلوده اگر خود همه حکمت گوید به سخن گفتن زیباش بران به نشنوند
آنکه پاکیزه رود گر بنشیند خاموش همه از سیرت زیباش نصیحت شنوند[5]
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست سخنشناس نِه ای جان من خطا اینجاست[6]
سخن آنجا که زند لاف ادب خامشی از زر صامت چه عجب[7]
چون فلک از پای نباید نشست تا سخن چون فلک آید به دست[8]
کسی را که یزدان فزونی دهد سخندانی و رهنمونی دهد
خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش نگوید سخن تا نبیند خموش
مجال سخن تا نیابی مگوی چو میدان نبینی، نگهدار گوی[9]
دُرّ سخن را که گره کردهای در صدف سینه، تو پروردهای
طاعت تو، نغزترین پیشهای فکرت تو، مغز هر اندیشهای
یکی از مواهبی خداوند به انسان، توانایی سخن گفتن است که سخنران با گفتار خویش و اعجاز کلام، میتواند موجبات تغییر، تحول و تکامل جامعه را در تمام عرصهها فراهم سازد.
برای فراگیری فنون سخنرانی، هرگز ترس و عدم اعتماد بهنفس را به خود راه ندهیم؛ زیرا ترس از اصلیترین موانع رشد و موفقیت است. پس نباید به بهانهتراشی، منفینگری، منفیگویی و فرافکنی روی آوریم و تلقین منفی و مخرب کنیم. برای مثال بگوییم:
ـ من اصلا نمیتوانم صحبت کنم، تا چه رسد به اینکه در مقابل
جمعی سخن بگویم.
ـ معلومات و اطلاعات ندارم که مطلبی بگویم چون حوصله مطالعه و تمرین ندارم.
ـ من کوچکتر از آنم که سخنرانی کنم.
حتیبعد از تمرین و مطالعه و هنگام مواجه شدن با شنوندگان، از شدت اضطراب و عدم اعتماد بهنفس، فراموشی و یا لکنت عارض میشود.
ـ ممکن است شنوندهای سؤالی را طرح کند که نتوانم پاسخ بدهم.
مبرهن است فردی که میخواهد سخنران شایسته و توانایی بشود، ابتدا باید بر ترس و منفینگری خود غلبه کرده و از طرفی مثبتاندیشی، مثبتگویی، اعتماد بهنفس، عزت نفس، امید و انگیزه قوی را با مطالعات و تمرینات صحیح و مستمر و تجربه کردن، در خویشتن رشد و تقویت نماید.
[1]. سوره الرّحمن: آیات 4ـ.1
[2]. ناصرخسرو
[3]. ناصرخسرو.
[4]. سعدی
[5]. سعدی.
[6]. حافظ.
[7]. جامی.
[8]. انجمن آراء.
[9]. فردوسی.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.