به نام خدا
مقدمه : روح ، از مواهب خلقت خداوند متعال است که مبداء و منشاء حیات ذاتی انسان بشمار می رود .بر اساس« نَفَخۡتُ فِیهِ مِن رُّوحِی»، یعنی روحی که با نفخه ربانّی در بدن آدمی، متجّلی می شود و پس از مرگ هرگز دستخوش زوال و فنا نمی گردد. بلکه همچنان زنده و جاوید تا رستاخیز باقی می ماند. خلع بدن ، برونفکنی یا پرواز روح از بدن، با توجه به تجرّد «روح»، (روح مجرّد یا نفس ناطقه انسانی) امکانپذیر است. البته در هنگام برونفکنی، بخشی از سیال روح از بدن مادی جدا می شود و با کالبد اختری شبیه بدن مثالی که به وسیله ریسمانی نامرئی نقره ای رنگ، متصل می باشد، پرواز می کند و آنگاه انسان درحالتی قرار می گیرد که بدن مادی اش را جدا از خویشتن روئیت می نماید و سپس او هر کجا و هر فردی را که بخواهد می تواند روئیت کند. اما دیگران قادر به دیدن او نمی باشند . بدیهی است برای انسان درحالت برون فکنی ، دخل و تصرّف در اشیاء و یا تداخل در امور زندگی دیگران ،امکان پذیر نیست . اما ممکن است به مراحل «روشن بینی»، « ادراکات فراحسّی تجّردی»، « فراآگاهی »، «قدرت نفس برتسلّط دنیای بیرون»، «توانمندی های روحی»، «کشف و شهود» و…، نائل گردد. برون فکنی یا خلع بدن ؛ نوعی حالت خلسه خاص بین خواب و بیداری است فلذا به مفهوم این نیست که روح بهطور کلی از بدن خارج شود؛ زیرا در صورت خروج کامل روح از بدن ، یعنی وقوع مرگ قطعی است . در هنگام برونفکنی یا پرواز روح، حّس سبکی و شناور شدن، سرخوشی، شعف ، بیوزنی، دست می دهد. و در برخی از موارد، شخص ممکن است بدن فیزیکی خود را از نقطهای خارج از بدنش، روئیت کند. تجربه پرواز روح از بدن ، به معنی مرگ یا در معرض خطر مرگ قرار گرفتن نیست. لذا ترس از تجربه کردن برون فکنی، بی مورد است. ترسیدن در این خصوص، مانند این است فردی از خوابیدن بترسدکه مبادا دیگر از خواب بیدار نشود ! تفاوت «مرگ» با «خلع بدن» یا « برون فکنی»، در این است که در «مرگ بدن مادی» انسان می میرد و امکان برگشت روح به بدن مطلقا وجود ندارد .اما در «خلع بدن» ، بدن مادی در قید حیات ،ساکن و بی حرکت است و امکان برگشت روح، قطعاً وجود دارد. بدیهی است سازکار « خواب » و « خلع بدن »، با یکدیگر تفاوت اساسی وجود دارد و با هم یکسان نمی باشند.
اگر سالک، هدفمندانه با نیّت رحمانی ، الهی و عشق به خداوندی متعال یکتا، روح خود را با خلع بدن ، آزاد کند و با کالبد اختری شبیه به بدنِ مثالی، می تواند بر بّعد مکان و زمانی غلبه کرده و به آسانی در سراسر کّره زمین و یا در منظومه شمسی، با سرعت نور (300 هزار کیلومتر بر ثانیه) پرواز کند و بر حسب درجّات تقوا ، خلوص ، ایمان ، طهارت و فراآگاهی، طی الارض نماید و در عوالَم خاص، به سیر و سلوک الی الله بپردازد و متناسب با صلاحیت و مشروعیت او،پرتوی از اَسرارعالَم هستی را نشانش دهند.
تو کز از سرای طبیعت نمی روی بیرون کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد
کاروان رفت وتو درخواب وبیابان درپیش/وه که بس بیخبر ازغلغل چندین جرسی
بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن / حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی
چند پوید به هوای تو ز هر سو حافظ یسّرالله طریقاً بِکَ یا مُلتمسی
تا نگردی آشنا،زین پرده رمزی نشنوی/گوش نامحرم نباشدجام پیغام سروش
اینک کتاب« قواعد پرواز روح از بدن» به رشته تحریر و زیور طبع آراسته گشته که به اهل معرفت و پژوهشگران علوم فراروان شناسی تقدیم می گردد. در این کتاب حاضر، قواعد صحیح برون فکنی پرواز روح از بدن ، آموزش داده شده است .
باسپاس واحترام-احمد علامه فلسفی (پژوهشگر و مدرّس علوم فرا روان شناسی)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.