به نام خدا
مقدّمه :
شما زمانی می توانید بر قلوب دیگران، مقتدرانه رهبری معنوی و فرمانروایی کنید و حُکم برانید که اوّل بر نَفس خود کاملاً فرمانروا و حاکم باشید. که این امر، مستلزم داشتن ایمان راسخ و عشق خالص به خالق هستی یکتاست که با انجام مراقبه ی تزکیّه نفس و تهذیب اخلاق به طور مستمر محقّق می شود و ارزشِ شما به اندازه ِخدا خواهد شد .
تا در طلب گوهر کانی، کانی / تا در هوس لقمه نانی، نانی
این نکته رمز اگر بدانی،دانی / هرچیزی که درجستن آنی، آنی
ما سر انجام هر چه را در « خارج » می جستیم ، در « درون » یافتیم . بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست / از خود به طلب هر آنچه خواهی ، تویی کشف حقایق .
مِعیار و مِلاک شناخت باطن و ماهیّت واقعی انسان ، بستگی به نوع و چگونگی ذهن ، تفّکر ، عقیده ، تمایلات، تمنّیات ، آرزوها ، خواسته ها و اهداف او دارد . یعنی انسان ، همانی است که در جستجو ، یافتن و داشتن آن است . برای مثال اگر انسان مُستغرق در مادیّات مانند : پول پرستی ، ریاست و جاه و مقام پرستی ، خود پرستی ، شاه پرستی ، شیطان پرستی ، بُت پرستی ،گاو پرستی ، شُهرت پرستی ، دنیا پرستی، تَجّمل پرستی و امثالهم باشد ، بدیهی است به آنچه خواسته است یعنی به خواهش های نفسانی خود می رسد. اما اگر خدا پرستی را خالصانه خواسته باشد ، به ارزش واقعی انسانی خود که همانا خلیفه الله بر روی زمین است نایل می گردد .
لذا « برای عبور از سیم خاردار دشمن، باید اوّل از سیم خاردار نَفْسِ خود عبور کرد » . « اگر بر نَفْس خود غالب و حاکم شدی ، آنگاه می توانی بر ژَرفنای جهانِ مادی و ماوراء آن ، فراآگاه ، نافذ و حاکم شوی » .
هنگامی که افراد ضعیف النفس در میدان پُرجاذبهِ روح متعالیّه و حِکمت قویِ اشخاص سلیم النَفس و روشن بین قرار میگیرند ، مطیع و تابع اوامر آن ها میشوند. لذا انسان به هر اندازه که بر نَفْسِ اماّره و خواهش های نفسانی خود تسلّط داشته و حاکم باشد ، می تواند به همان میزان بر جهانِ مادی، حاکم شود .
هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند
هر شغل و حرفه و جایگاهی مانند رهبری جامعه، مدعّیان زیادی دارد، اما شایستگان آن اندک هستند. عنوان « مرجع و رهبر معنوی جامعه ی بشری » نیز بر افراد زیادی اطلاق میشود، اما کسانی که شایسته این عنوان و رسالت باشند، اندک هستند. ولی، باید توجّه داشت که ادّعا آسان است، اما شایسته ی آن عنوان بودن دشوار.
«علّامه محمّد تقی جعفری نقل می کرد: عدّهای از جامعهشناسان برتر دنیا در «دانمارک» جمع شده بودند تا درباره موضوع مهمّی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود :
ارزش واقعی انسان به چیست؟
برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصّی داریم؛ مثلاً معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیّت آن است.
معیار ارزش پول، پشتوانه آن است. امّا معیار ارزش انسانها در چیست؟ هر کدام از جامعه شناسها صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصّی را ارائه دادند.
وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم:
اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است.کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است امّا کسی که عشقش خدای متعال است، ارزش آن به اندازه خداست.
علّامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسهایی که صحبتهای مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.وقتی تشویق آنها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم : عزیزان (!) این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی علیه السلام است. آن حضرت در «نهج البلاغه» میفرمایند: «قِیمَهُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ؛ ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد .
وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه احترام به وجود مقدّس امیرالمؤمنین علی علیه السلام از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.» .
سخن عین القضات در مورد عرفان و ارزش واقعی انسان، می تواند در همه رشتهها بویژه تقّبل مسئولیّت رهبریّت معنوی بشری ، صادق و جالب توجه باشد. او میگوید: روزی هزاران جنازه به گورستان میبرند که یکی از آنها به شّک و حرکت فکری نرسیده است و از هزاران کسی که به شّک میرسند و به حرکت در میآیند، یکی نیست که راه را تا پایان ادامه دهد و در نیمه راه متوقّف نشود. و از هزاران کسی که راه را ادامه میدهند، یکی نیست که شایسته حضور و عنوان عرفان (و ارزش واقعی انسان) باشد! سپس چنین ادامه میدهد که «زینهار! تا نپنداری که این آسان کاری است»!
اینک کتاب حاضر با عنوان:« قواعدِ قدرتِ معنویِ رهبری»(جلد اول )
به رشته تحریر درآمده و به زیور طبع آراسته شده است تا در صورت مقتضی و صلاحدید ،مورد استفاده علاقه مندان ، بویژه زمامداران ، سیاستمداران ، رهبران ، مدیران و صاحبدلان قرارگیرد.
با سپاس و احترام
احمد علاّمهِ فلسفی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.