توماس هابْز ( متولد5 آوریل ۱۵۸۸- درگذشت4 دسامبر در سن ۹۱ سالگی ) ، یکی از فیلسوفان سیاسی برجسته انگلستان بود و کتاب لِوایِتان (Leviathan) او شهرت دارد. این کتاب در سال ۱۶۵۱ نوشته شده و بنیان بسیاری از نظریههای قرارداد اجتماعی را در فلسفه سیاسی به وجود آوردهاست. هابز، در ادامه اندیشه سیاسی ماکیاولی و در سرزمین جدیدی که او کشف کرده بود، نظریهپرداز «علم جدید سیاست» بود. توماس هابز، در پژوهشهای علمی قرن هفدهم نقشی فعالانه داشت. وی با ریاضیدانان هم عصر خویش از جمله دکارت در تعامل بود، ولی به نتایجی کاملاً متفاوت دست یافت. مخالفت او با تفکیک ذهن و جسم در ثنویت دکارتی، باعث شد خود را یک ماتریالیست تمام عیار بخواند، و مفهوم ذات یا جوهر غیر مادی را به عنوان عبارتی متناقض رد کند هر آنچه در کائنات است فیزیکی یا مادی است، و هیچ چیز خارج از آن وجود ندارد.
برابر مقدمات فلسفی و وجودشناختی که در دو اثر دیگر هابز «جسم» و «طبیعت انسانی»، به تفصیل آمدهاست، فقط اجسام وجود دارند که ممکن است اجسام مادی به معنای دقیق کلمه (یا طبیعی) و اجسام سیاسی (مصنوعی) باشند. از سویی، انسان بخشی از ماده است و از آن تشکیل شدهاست و از سوی دیگر، به عنوان موجودی که میتواند اجسام مصنوعی به وجود آورد سازنده و فاعل نظریه سیاسی است. شناختها مجموعه احساسهاست که به نوبه خود دگرگونیها، یعنی حرکاتی است که در اجسام محسوس ایجاد شده و به وسیله اعصاب به مغز انتقال یافتهاست. ادراکات ما از جهان احساس دگرگونیهای مربوطی است که در جوهر دماغی وارد میشود و بنابراین، این ادراکات اموری ذهنیاند. غریزههای غلبهناپذیری تعیینکننده دقیق همه اعمال انساناند. در اعمال انسان جایی برای آزادی وجود ندارد و خیر و شر اموری نسبیاند: خیر با مطلوب و شر با نامطلوب یگانه است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.