به نام خدا
مقدمه
کشور پرتغال از مشرق و شمال به اسپانیا محدود است. هیچگونه مرز طبیعی عمدهای بین دو کشور وجود ندارد. مساحت پرتغال 92،212 کیلومتر مربع و با جمعیتی بالغ بر 11 میلیون نفر و زبان رسمی آن پرتغالی است. طول این کشور، از شمال به جنوب، ۶۳۰ کیلومتر و حداکثر عرضش ۲۱۷ کیلومتر است. طول خطوط ساحلی آن، در مغرب از رود مرزی مینیو در شمال تا تختهسنگهای ساحلی و پرتگاههای مرتفع دماغه سنن وینسنت ۶۴۰ کیلومتر است، و در جبهه جنوبی، از این دماغه تا دهانه رود گوادیانا ۱۶۰ کیلومتراست. کلیه بندرگاههای عمده در مغرب کشور قرار دارند.
جزایر مادیرا و آزور در اقیانوس اطلس به ترتیب حدود ۱۰۰۰ کیلومتر و ۱۲۰۰ کیلومتر در سمت جنوب غربی سرزمین اصلی جای دارد. رودهای مهم پرتغال،تاگوس (ریو تژو)، دورو، و گوادیانا و بلندترین نقطه سرزمین اصلی قله استرلا با ۱۹۹۳ متر ارتفاع است. پرتغال آب و هوایی معتدل دارد که در شمال مرطوبتر و در جنوب و نواحی دور از دریا خشکتر و گرمتر است.
مسلمانان در سده هشتم میلادی به سرعت مناطقی را که اسپانیا و پرتغال امروزی را تشکیل میدهند به دست آوردند و در سال ۷۱۱ توانستند وارد شبهجزیره ایبری شوند و تا ۷۱۶ تقریباً بیشتر آن به جز مناطق کوهستانی استوریاس و درههای جنوبیکوههای پیرنه را در کنترل خود گرفتند. همچنین آنان تا سال ۷۳۲ میلادی توانستند تا عمق خاک فرانسه نفوذ کنند اما شارل مارتل توانست آنان را طی نبردی در تور به عقب براند. در ۷۵۶ عبدالرحمان یکم دودمان امویان را در کوردوبا پایه نهاد که بعدتر به خلافت کوردوبا تبدیل شد. در این مدت مسیحیان که در شمال شبهجزیره در محاصره قرار گرفته بودند شروع به مقاومت در برابر مسلمانان کردند.
مداخله مرابطان (۱۰۸۶-۱۱۴۵) و موحدون (۱۱۴۵-حدود ۱۲۳۰) از قدرتهای اسلامی شمال آفریقا سبب شد تا حکومت آندلس تا چند سده دیگر به حیات خود ادامه دهد و مسلمانان اسپانیا بهای آن را با پذیرش فرمانروایان که منافع اصلیشان در قلمروهای شمال آفریقا بود و نه آندلس پرداختند. با مرگ محمد الناصر، خلیفه موحدون در ۱۲۱۳ و بروز اختلافات و تفرقه و جنگ قدرت بر سر جانشینی او بین مسلمانان ، باعث شد که دیگر استحکامات خود رانتوانند باز سازی و احیا کنند و هنگامی که مسیحیان به رهبری فردیناند سوم، پادشاه کاستیا و لئون بار دیگر شروع به پیشروی کردند، مسلمانان آندلس و مدعیان خلافت موحدون به دلیل جاه طلب ها ، نفاق و تفرقه افکنی های درون خود نتوانستند در برابر آنان مقاومت نمایند و شکست خوردند . کوردوبا در ۱۲۳۶ و سبیا در ۱۲۴۸ به دست مسیحیان افتاد و خاومی یکم آراگون در ۱۲۳۰ مایورکا و در ۱۲۳۶ والنسیا را فتح نمود. در غرب نیز پرتغالیها تا ۱۲۵۰ موفق شدند که اداره آلگارو را در اختیار خود بگیرند.
در ۱۹۳۲ ژنرال «آنتونیو اولیویرا سالازار» یک حکومت دیکتاتوری را که از فاشیسم ایتالیایی الهام میگرفت در پرتغال برپا داشت. دیکتاتوری سالازار مانند دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا متکی به ارتش و اقتدار اخلاقی کلیسای پرتغال بود. سالازار هرگونه تحول و پیشرفت اجتماعی در درون کشور را سد کرد و از سوی دیگر جنبشهای ملی در مستعمرات پرتغال را سرکوب کرد. او پس از سقوط فاشیسم در آلمان نیز توانست بر مسند قدرت باقی بماند و آمریکا و حتی اروپای زخم دیده از فاشیسم، از بیم نفوذ کمونیستها در پرتغال و اسپانیا، این دو ژنرال متحد هیتلر را حمایت کردند تا بر قدرت باقی بمانند و با موج سقوط فاشیسم از صحنه حذف نشوند. آنها بتدریج به دیکتاتورهای مصلح پرتغال و اسپانیا مشهور شدند. البته روی امواج خونی که در هر دو کشور از انقلابیون و نیروهای مترقی براه انداخته بودند. سالازار، دیکتاتور پرتغال، به همراه ژنرال فرانکو در اسپانیا، آخرین بازماندههای دوران سلطه فاشیسم بر بخش مهمی از اروپا بودند.
جنگهای استعماری پرتغال در سه منطقه شامل آنگولا، گینه پرتغالی و موزامبیک خلاصه میشود ولی با این حال، برخی عقیده دارند که این جنگها را باید جنگ استقلال آنگولا، جنگ استقلال گینه بیسائو و جنگ استقلال موزامبیک دانست.
در آوریل ۱۹۷۴ این جنگ با کودتای نظامی به پایان رسید. بیرون رفتن پرتغال از مستعمرههایش منجر به خروج صدها هزار نفر از شهروندان پرتغالی و همچنین پرسنل نظامی اروپایی، آفریقایی و قومی مخلوط از سرزمینهای سابق پرتغال و کشورهای جدید و مستقل آفریقایی منجر شد. این مهاجرت به عنوان یکی از بزرگترین مهاجرتهای مسالمت آمیز در تاریخ جهان محسوب میشود.
نخست وزیر منتخب مردم پرتغال (آنتونیو کوشتا )« António Costa » در تلاش است تا پس از سال ها ریاضت اقتصادی شدید، ورق را برگرداند و به مقصدی برای سرمایه گذاری و نوآوری تبدیل شود.
روابط دوجانبه سیاسی معاصر کشور پرتغال در سال 1350 شمسی در سالهای پایانی حکومت استبدادی سالازار بر این کشور با افتتاح سفارت در تهران اقدام به برقراری روابط سیاسی با دولت ایران کرد. دولت ایران نیز همزمان سفیر خود در فرانسه را بعنوان سفیر اکردیته در پرتغال معرفی نمود.
با انقلاب میخکهای سفید پرتغال در سال 1974 و انقلاب اسلامی ایران در 1979 که به حکومت های استبدادی این کشورها پایان بخشیدند، روابط دو کشور وارد مرحله نوینی شد. لذا جمهوری اسلامی ایران در سال 1363 ( 1985 ) سفارت خود را در لیسبون افتتاح نمود و در سایه این اقدام دو کشور فصل جدیدی را در روابط و مناسبات تاریخی و دیرینه خود گشودند. از آن زمان به بعد راه تقویت همکاریها هموارتر گردید و دو کشور با کمک سفارتخانه های خود طرح ها و ابتکاراتی را در جهت توسعه و تحکیم روابط فی مابین چه در ابعاد دو جانبه و چه در زمینه های منطقه ای و بین المللی معمول داشتند .
…، اینک کتابی را که تحت عنوان « جمهوری پرتغال » پیش رو دارید ، مولف تلاش خود را در حد مقتضی برای تدوین اجمالی آن بکار برده است تا این اثر به نحو مطلوب به زیور طبع آراسته شود تا مورد استفاده علاقه مندان برای آشنایی با این کشور، قرار گیرد .
با سپاس و احترام
احمد علامه فلسفی
فهرست عناوین کتاب
مقدمه …………………………………………………………………………………………………..3
فصل اول –جغرافیا…………………………………………………………………………………13
فصل دوم-تاریخ………………………………………………………………………………..15
فصل سوم – فرهنگ……………………………………………………………………………33
فصل چهارم- اوضاع اقتصادی…………………………………………………………….. 69
فصل پنجم -ساختار سیاسی و حکومتی ………………………………………………..71
فصل ششم – روابط با جمهوری اسلامی ایران ………………………………………….. 87
فصل هفتم – جاذبه های گردشگری ، کاخ ها وموزه ها………………………………..97
جمهوری پرتغال دریک نگاه :
República Portuguese
پایتخت ……………………..لیسبون(بزرگترین شهر)
زبان رسمی ………………..زبان پرتغالی
نوع حکومت ………………جمهوری
رئیسجمهور………………… آنیبال کاواکو سیلوا ( Aníbal Cavaco Silva )
نخستوزیر…………………….آنتونیو کوشتا( António Costa )
مساحت……………………….. ۹۲٬۲۱۲کیلومتر مربع
جمعیت …………………………11 میلیون نفر
تولید ناخالص داخلی…….. مجموع۲۳۶٬۶۹۷ بیلیون دلار
سرانه…………………………….. ۲۲٬۲۶۴
واحد پول …………………………یورو (€) (EUR)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.