برای دانلود مقدمه و فهرست بر رویاسرار زبان بدن کلیک کنید.
زبان بدن یا زبان غیر کلامی، به عنوان وسیله ی برقراری ارتباط طبیعی به سابقه یک میلیون سال تاریخ بشر مربوط می شود. لکن طی نیم قرن اخیر این رشته ی علمی در میان سایر علوم مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است به همین سبب زمینه گسترش تحقیقات و آموزش تخصصی در رشته روان شناسی زبان بدن در ارتباط انسانی فراهم شده است.
چارلز داروین، در زمینه زبان بدن مطالعاتی انجام داد و حاصل تحقیقات و تجربیات خود را تحت عنوان کتابی به نام:
»The Expression of the emotions in man and animals« در سال ۱۸۷۲ منتشر نمود. این امر نقطه ی عطفی برای بنیانگذاری علم زبان بدن برای سایر دانشمندان فرا روان شناسی محسوب گردید. از آن به بعد محققان بیش از یک میلیون نشانه ی زبان بدن یا زبان غیر کلامی را به ثبت رسانده اند.
با آغاز قرن بیستم، شاهد نسج گرفتن و متکامل شدن نوعی علم جامعه شناسی جدید به نام «جامعه شناسی زبان بدن یا زبان غیر کلامی» هستیم.
آنچه جای تعجب و تامل است ذکر این واقعیت می باشد که بیش از یک میلیون سال از گذشت تکامل انسان، علم زبان بدن[۱] در حوزه ی ارتباطات و تعاملات، تنها طی این پنجاه سال اخیر یعنی از دهه ۱۹۶۰ تا کنون مورد توجه، تحقیق و تامل قرار گرفته است.
دکتر «جولیوس فست[۲]» کتابی در سال ۱۹۷۰ به رشته تحریر درآورد که حاصل آن خلاصه ای از تحقیقات دانشمندان ذیربط درباره ی علم زبان بدن و ارتباطات غیرکلامی بود.
از این گروه محققان زبان بدن، فردی به نام «آلبرت مهرابیان» درخصوص نوع، چگونگی و میزان تاثیرات یک پیام معتقد است که: ۷ درصد زبان کلامی، ۳۸ درصد صوتی (شامل طنین و لحن صدا، نوسانات صدا و سایر عوامل دخیل در آهنگ صوتی)، و ۵۵ درصد مربوط به زبان می باشد.
در همین راستا، «پروفسور برد ویستل[۳]» به نوبه خود طی تحقیقاتی به نتیجه ی مشابه نائل آمد. وی از نظر چگونگی تاثیر یک پیام معتقد است که در حوزه ی زبان کلامی، حداکثر ۳۵ درصد نافذ است. در حالی که در حوزه ی زبان غیر کلامی ۶۵ درصد تاثیرگذار می باشد.
نکته قابل توجه و تأمل این است که زبان کلامی یا ارتباطات کلامی غالباً جهت تبادل نظرات و اطلاعات بکار می رود لکن زبان بدن یا زبان غیر کلامی برای تبادل حالات و تعاملات درونی بین انسانها صورت می گیرد.
مسئله ارتباط غیر کلامی یک فرایند بسیار پیچیده و غامض است که شامل ایما و اشاره ها، کلمات، اصوات، حرکات و سکنات اندام بدن می باشد و بیشترین ارتباطات انسانی بیش از هر شیوه ی دیگری بوسیله علائم، حالتها، حرکات و فواصل انجام می گیرد.
هنگامی که تضاد و تناقض بین کنش دو نوع زبان (کلامی و غیر کلامی) از فردی ظاهر و صادر می شود، طرف مقابل را نسبت به چنین تناقضی آگاه و کنجکاو می سازد.
برای مثال: مظنونی که توسط پلیس دستگیر می شود، در هنگام بازجویی بواسطه ی بروز دادن اعمال متضاد و متناقض و نیز عدم تطابق دادن میان گفتار، کردار و رفتار، موجبات رسوایی و اعتراف خود را فراهم می سازد.
کلیه ایما، اشارات و سکنات اعم از حرکات دست و انگشتان ، پا، سر و اجزاء صورت تا نحوه ی تنفس و کاربرد زمان و نیز تغییرات حالات و رنگ رخسار و نوسانات آن می تواند مشمول قواعد و زبان بدن یا گفتار غیر کلامی باشد.
آشنایی و تسلط به قواعد زبان بدن از عوامل مهم در تسریع کسب موفقیت می باشد و عدم آشنایی به آن می تواند موجب شکست انسان در حوزه ی برقرار ی ارتباطات فردی و اجتماعی گردد.
عمده دریافت اطلاعات و نیز ادراک احساسات و تمایلات افراد را می توان از طریق وضعیت ظاهری اعم از نوع نگاه و حالات چهره، سر و صورت، اندام و نحوه پوشش لباس و آرایش آنان بر اساس قواعد زبان بدن کشف کرد. برای مثال دختران و پسرانی که برای خود نمایی و خود فریبی ، به استعمال سیگار ، مواد مخدر و آرایش های تند نا متعارف بهمراه تن نمایی و یا به انجام خالکوبی در بدن خود مبادرت می ورزند ، بدون تردید به عقده های روانی مزمن بویژه عقده حقارت و نیز به اختلالات شخصیتی مبتلا هستند و از آن رنج می برند که علایم این حالات روانی در زبان بدن آنها مشهود است .
مبرهن است که زبان کلامی بخاطر استفاده از لغات و واژگان، مهمترین وسیله ی انتقال اطلاعات و تبادل نظرات و منویات انسان ناطق محسوب می شود. لکن زبان بدن یا زبان غیر کلامی به سهم خود در حوزه ی هیجان ها، احساسات، عواطف، تمایلات درونی نسبت به زبان کلامی می تواند نافذتر و موثرتر بشمار آید زیرا اولاً حالات، احساسات، عواطف و واکنش های باطنی افراد را می توان مورد بررسی، شناسایی و تشخیص صحیح و دقیقتر قرار داد. ثانیاً روشی برای تاثیرگذاری عمیق تری بر دیگران محسوب می شود. ثالثاً دانشی برای کسب مهارت در نحوه دریافت پیام (غیر لفظی) و انتقال بهتر آن به دیگران است. رابعا روان شناسان به سهولت قادرند که از طریق زبان بدن ، به اختلالات روانی و انحرافات اخلاقی افراد مبتلابه پی ببرند .
قابل ذکر این که برای کسب مهارت در فراگیری قواعد زبان بدن یا گفتار بیصدا همانند سایر فنون و علوم ، علاوه بر مطالعه ، تحقیق و تجربه اندوزی ، باید با انجام تمرینات و ممارست کافی صورت گیرد تا به مرور زمان میزان سرعت و کیفیت بکارگیری و استفاده مطلوب از آن فراهم گردد.
کسب مهارت و آشنایی با دانش زبان بدن، کمک راهنمای موثری در تسریع میزان موفقیت در عرصه های مختلف اعم از کاریابی و مسئله شغلی، تحصیلی و ارتباطات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و روانکاوی بشمار می آید. چرا که با علائم دریافتی از مجموعهی زبان بدن افراد، می توان آنها را مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار داده و بر اساس نتیجه حاصله مشی صحیح تری را در تنظیم روابط مناسب با دیگران اتخاذ نمود.
[۱] Body Language
[۲] Julius Fast
[۳]Bird Whistell